يه جعبه خاطره ...
هوالستار سلام.پسرم.عزيزدلم . روزهاي گرم بهاري رو داريم مي گذرونيم .اين روزها به تو فکر مي کنم .ديشب داشتم آلبوم عکسهاي قشنگتو ورق مي زدم .ديدن عکس هات يه حس دلتنگي غريبي داشت .دلم گرفت .چقدر زود امروزها به فردا گره مي خورن و ميشن ديروز ... برلب جوي نشين و گذر عمر ببين .... عزيز دلم پسر قشنگم .ديروز اولين جعبه هاي اسباب کشي رو بستم. نمي دونم کي اسباب کشي داريم ولي من از حالا شروع کردم .ياد روزي افتادم که مي خواستيم بيايم تو همين خونه چقدر تفاوت دارن .انگار حس و حالا هم دارن بزرگ مي شن باورت مي شه .از اينکه تو خونه جديدمون مي ريم که با سختي هاي زيادي درستش کرديم خ...
نویسنده :
مامان و بابای زیبای کوچک
16:38