محمدحسینمحمدحسین، تا این لحظه: 17 سال و 18 روز سن داره

محمدحسین عشق جاودان

هميشه در برم باشي

هوالمعین من به چشمای خودم شک کردم این همه میشه مگه زیبایی مثه تو وقتی تو خوابا هم نیست نمیشه حتی بگم رویایی امروز هوا دلگیر و سرده .هوا هوای بارونه. دیشب  تا من رسیدم خونه خواب بودی . بابایی می گفت: که رفته بودین بازار و کباب نوش جان کردین غذای مورد علاقه شما   و حسابی آتیش سوزوندین  و موقع اومدن هم بهونه گیری کردین که شب خونه مادروایستین  و از خستگی تو ماشین خوابیدین و به خاطر اینکه زود خوابیدین صبح هم زود بیدار شدی. عسل مامان : پاشو . ببین روز شده مامانی: باشه . باشه عسل مامان: قلقک می دما.پاشو دیده مامانی ...
8 بهمن 1389

روزهای قشنگ

به نام خدایی که در این نزدیکی است امروز هوا بسیار زیباست .توی این هوای قشنگ دلم می خواد دستات تو دستم باشه و با هم قدم بزنیم .با بابایی سه تایی بریم پارک و تو شیطونی بکنی .با بچه هایی که تو پارک هستن دوست بشی و شب هر دفعه یادشون بیاری و بگی دوستام دوستام و بعد دوباره تصمیم بگیری که مامان منو ببر مهد تودت.الان شما پیش مادرجون هستین و من اداره . کارای هر روزت ، کارتون نگاه کنی ،عموپورنگ ، پلنگ صورتی و تام و جری از کارتونای مورد علاقه ات هستن وقتی که از دیدن کارتون خسته شدی با ماشین ها : تراکتور و خاور و ماشین پلیس با لباس پلیس و... خلاصه بساط اسباب بازیهات همیشه پهنه .   لحظه های پاک و معصومت   را یک...
7 بهمن 1389

قدمی برای فرداها

به نام خدا ،خدائي که زيباترين آرامش را به من هديه کرد . وجود نازنين تو آرامشي وصف ناشدني و لذتي شيرين که طعمش را بايد نفس نفس چشيد . محمدحسين من ، مي خواهم براي تو بنويسم .   براي تو که روزهاي زيباي کودکيت را سپري مي کني .   مي خواهم برايت بنويسم که اين روزها چگونه بزرگ شدي و قد کشيدي و من چقدر براي تو روز و شب دعا کردم و دلواپس ثانيه ثانيه بزرگشدنت بودم .   محمد   آخرين پيامبر خدا – ستوده شده حسین   امام سوم شیعیان - خوب - نیکو - زیبای ک...
6 بهمن 1389

دوستتتتتتتتتتتتتت دارم امید مامان

به تماشا سوگند و به آغاز کلام امروزروزیه که به جمع دوستان وبلاگی می پیوندم .امیدوارم دوستان خوبی برای هم باشیم و بتونم برای پسرعزیزم خاطرات روزهای قشنگ زندگی اش را یادداشت کنم . پسر نانازم مهربانم ای خوب ! یاد قلبت باشد یک نفر هست که دنیایش را همه ی هستی و رویایش را، به شکوفایی احساس تو پیوند زده و دلش می خواهد، لحظه ها را با تو ، به خدا بسپارد ... مهربانم ای خوب ! یک نفر هست که با تو تک و تنها ، با تو پر اندیشه و شعر است و شعور ! پر احساس و خی...
5 بهمن 1389