محمدحسینمحمدحسین، تا این لحظه: 17 سال و 21 روز سن داره

محمدحسین عشق جاودان

در حیرتم ...

  هوالعزيز سلام گلکم .عزيز جانم .ميوه دلم .خيلي دوست دارم .تمام لحظه هايم از عشق به تو لبريز شده و تنها به تو ،خوشبختي تو فکر مي کنم .از خدا مي خوام که بهترين ها رو پيش روي شما قرار بده آمين .اين روزهاي قشنگ بهاري يکي يکي دان ميرن تا برسن به ... راستي به چي برسن .خداي من دلم بدجوري مي گيره .چند وقت پيش جايي مي خوندم اگر خیلی مهربان شود ، ورق می زند . ولی اغلب، آدم را مچاله می کند، روزگار ... و اين جمله : خــــدایا همه از تو می خواهند ... بدهی !ا من از تو می خواهم....بگیری !!ا خـــــدایا این همه حس دلتنگی را از من بگیر .... کار ک...
21 ارديبهشت 1391

خدایا .. کنارم باش ...

  هوالستار سلام گلم .عزيز دلم.اين روزها بدجوري دلم گرفته بود .ايام شهادت بانوي دو عالم فاطمه ي زهرا سلام الله عليها هم بود و بهانه اي شد تا با عمو حسين و خاله سها که اومده بودن رفتيم زيارت آقا سيد جلال الدين اشرف البته مادر جون و پدر جون /سنا اینا و نگین اینا هم با ما بودن ... خوب بود... میرم تا چلچراغ اشک را برپا کنم   این وجود مرده را در بیت حق احیا کنم  گر که مولایم عنایت بر من عاصی کند میروم تا قبر زهرا مادرم پیدا کنم ((( سلام الله علیها ))) خداي من دوست دارم .خيلي به من کمک کن به حق اين روزهاي عزيز . و اين متن قشنگ هديه به همه عزيزاي دلم .مهربونا ...
7 ارديبهشت 1391

5 سال زندگی با رنگ و بوی عشق ...

هوالعزیز سلام گلم فقط اومدم تولدت رو با تاخیر بهت تبریک بگم . چند روز قبل از تولد برات برنامه ریزی کردم تونستم یه کمی رو اجرایی کنم .روز تولدت با دوستم جا به جا کردم ٣ ساعت زودتر اومدم .قبلش بازار رفتم هوا بدجوری گرم بود اومدم خونه دیگه حال نداشتم .زن دایی میترا اومد کمک دستش درد نکنه ان شائ الله براش جبران کنم با اون کمردد و دندون دردش خیلی به من کمک کرد .شب مهمونا اومدن اینقدر شما بچه ها لج و لجبازی و شلوغ کردین یادم رفت از سفره عکس بندازم.بعد از صرف شام تو و سنا بندجوری اذیت کردین.همه چیز به هم ریخت و شما هم حالتون بد شد ... روز ٢٣ فروردین ٩١ برات در مهد تولد گرفتم .حالت بد شده بود ولی با دیدن دوستات خوب شدی گلم منم یه کمی خوب شدم م...
28 فروردين 1391

سفری به دیروزها...

هوالعزيز   سلام عزيز دلم .اين روزهاي بهاري دلم مي خواد يه سفر بريم به ديروزمون ... خاله ها جبران اين چندماهي که عکس نمي ذاشتم حالا اين همون طلسمس که شکسته شده و من عکسبارون کردم اين پستو.امیدوارم خسته نشین . فقط عکس   زمستون 86 خونه دايي عباس اينامژده جون عروسکاشو آورد و تو رو بين عروسکا گذاشت                 عروسي دايي مصطفي                               ...
18 فروردين 1391

روز طبيعت ...

هوالعزيز امروز سيزده بدره .روز طبيعت من اداره شيفتم .ناراحت نيستم چون ديروز ما سه تايي با هم رفتيم بيرون و خيلي به ما خوش گذشت درسته که شما کمي لجبازي کردي ولي خيلي خوب بود .اميدوارم امروز هم به شما خوش بگذره. اين هم يه تعدادي عکس از گردش در طبيعتمون سه تايي       عکساي دريا و جمع کردن سفره هفت سين بعدا مي بوسمت اميدوارم بهت امروز خوش بگذره و هزار تا سيزده رو به سلامتي و خوشي بدر کني عمر من                 ...
13 فروردين 1391

عيدانه ...

هوالجميل                                                           سلام گلم سال نو رو شروع کريدم برات بهترين آرزوها رو دارم .يه هفته قبل از عيد دوباره آبله مرغون گرفتي .درست بعد از جشن نوروزت در مهد کودک ومن با کلی کار عقب مونده از شما پرستاری کردم .چند شب باهات تا صبح بیدار بودم . آروم نمی شدی حق داشتی خیلی سخته تحمل ...
3 فروردين 1391

یه قدم به آینده...

     سلام گلم عشقم قشنگم چند ساعتی می شه که با سال ٩٠ با تمام خوبی ها ،خوشی ها،دلتنگی ها ،و .... خداحافظی کردیم و با هزار امید و آرزو قدم در سال جدید گذاشتیم و خدا رو قسم دادیم که امسال بهترین سال برای همه باشه و بهترین روزها را داشته باشیم .قدمهامون نلرزه و دستمون تو دست خودش باشه. عزیزم دوست دارم    نه زمستانی باش که بلرزانی و نه تابستانی باش که بسوزانی بهاری باش که برویانی … بهار بهترین بهانه برای آغاز، وآغاز بهترین بهانه برای زیستن است.آغاز زندگیتان با شکوه  و پرعزت باشد . عید رو به همه عزیزان تبریک می گم .امیدوارم سال خوب و خوشی برای همه باشه .   ...
1 فروردين 1391

پرواز را به خاطر بسپار پرنده رفتنی است ...

هوالاول -هوالاخر سلام عزیز دلم مامان .این روزها بدجوری دلتنگم . چه دلتنگم دارم با غصه می جنگم یه بابای مهربونی پر کشید و از زمین خاکی به آسمون ها رفت .بابای محمدحسین جون و نازنین فاطمه عزیزم از دنیا رفت و با رفتنش رنگ ماتم و دلتنگی بر چهره ها و دل ها گذاشت .خدا رحمتش کنه .یک انسان خوب و پاک .دلم برای دختردایی گلم بدجوری می سوزه خدا بهش صبر بده .نازنین فاطمه گل ٦ سالش و محمدحسین ٤ سال ونیم  خیلی سخته خیلی سخته . عزیز دلم این رسم روزگار و باید با اون بسازیم و و دوباره مشق صبر .نقطه سرخط صبر ...   دلتنگی با این درگیری های کار و خونه خستم کرده نیاز به زمان دارم تا بتونم دوباره پاشم و زندگی کنم.پسر ...
18 اسفند 1390

دوست داشتن بی بهانه ...

هوالمعشوق سلام گلم .پسر قشنگم .چند روز پیش یعنی پنجشنبه دایی عباس خونه ما بود برای برق کاری و لوله کشی دستش درد نکنه .شب مژده جون و زن دایی زهرا و دایی مژده جون شب خونه ما موندن .جمعه هوا خیلی سرد شد و برف می اومد .هوا خیلی سر بود .شما سرماخورده بودین تب کردین بدجور .سریع رفتیم دکتر الهی مامان برات بمیره .عزیز دلم وقتی مریضی دلم بدجوری می گیره .ضعیف که هستی سریع لاغر می شی ... قلب منی .عمر منی .هستی من .نفس من به نفس های تو بنده عاشقتم بدجوری . ولنتایم روز بزرگی هست   ولی دوست داشتنهامون خیلی بزرگتر از اینهاست   دوست داشتنهامونو بهم تبریک بگیم تا ولنتایم!!!   محمدحسین جون دوست...
25 بهمن 1390

يکسال زير سقف ني ني وبلاگ...

هوالغفور سلام عزیز دل مامان امروز هوا خیلی قشنگ بود .ما دیشب خونه مادرجون اینا موندیم .صبح به خانم مدیرتون زنگ زدم گفت:سه شنبه شما رو می خوان ببرن نمایشگاه کاردستی و شما خیلی خوشحالی گلم.عزیز دلم امروز یه دفعه یه چیزی یادم اومد البته دیر یادم اومد اونم یکسالگی وب ماه .نی نی وبلاگ .کام بود .  یکساله که با هم زیر این سقف قشنگ با دوستای گلمون زندگی می کنیم.یکساله به خونه های هم سر می زنیم .درددل می کنیم .انرژی می گیریم .گریه می کنیم و... عزیزدلم یک ساله من سعی کردم روز شمار این یک سال رو بنویسم .با خواهرهای گلم درد دل کنم .الان خاله های خوب و مهربونی داری دلشون برامون تنگ می شه .دل ما براشون تنگ می شه ....
14 بهمن 1390