عيدانه ...
هوالجميل
سلام گلم سال نو رو شروع کريدم برات بهترين آرزوها رو دارم .يه هفته قبل از عيد دوباره آبله مرغون گرفتي .درست بعد از جشن نوروزت در مهد کودک ومن با کلی کار عقب مونده از شما پرستاری کردم .چند شب باهات تا صبح بیدار بودم .آروم نمی شدی حق داشتی خیلی سخته تحمل آبله مرغون ولی... خونه رو هنوز جابه جا نکرده بودم هفت سین رو آماده نکردم .همه لوازم مورد نیازم رو خریدم یک روزکامل وقت گذاشتم تا هفت سین رو درست کردم .شما هم از فرصت استفاده کردی به جاهایی از خونه رو چسب می زدی و من بیچاره ... می گفتی منم می خوام کاردستی درست کنم.به هر سختی که بود سفره هفت سین رو آماده کردم هم برای اداره هم خونه مدلهاشون یکی بود فقط سخت بود و به زمان نیاز داشتم که
برف هم اومد خيلي جالب بود عيد قشنگی شد ...عید دیدنی مادر جون اینا و باباجی اینا .دیشب هم خونه عزیزجون بودیم وای با وجود سه تفنگدار (محمدحسام-محمدمهمدی و محمدحسین خان )نمی دونین چه شبی شد .آخرشب وقتی اومدیم خونه عمورامیار اومد خونمون ...
اينم اينروزها به روايت تصوير ...
قبل سال تحويل خيلي سخت بيدار شدي
دو قدم مانده به خندیدن برگ
یک نفس مانده به ذوق گل سرخ
چشم در چشم بهاری دیگر
تحفه ای یافت نکردم که کنم هدیه تان
یک سبد عاطفه دارم
همه ارزانی تان . . .
عید نوروز بر شما مبارک