برای تو همین و بس...
هوالعزیز سلام کوچک مرد زندگی من. این روز های حس امید فقط به نفس های تو بند است و جرات زندگی کردن فقط با لبخندها و گریه های تو جون می گیره . روزهایی که هر لحظه به گذشته پیوند می خورند رو به خاطر رویای شیرین فردا به دست دیروز می سپارم .نمی دونی که چقدر برای اینکه نور دیده ی من آینده ی خوبی داشته باشه از هیچ تلاشی دریغ نمی کنم و نخواهم کرد و اگه این روزها با چهره ای خسته و بی حوصله هستم به حساب دست پاچگی دلم بذار که اروزهاش اونو از دست این زمونه دلگیر و خسته کرده . خیلی وقته نیومدم و برات پستی نذاشتم .مثل همیشه درگیر دار این زندگی درگیر بودم. امتحانا شروع شده بود بدجوری وقت کم اوردم خدا رو شکر به کمک شم...
نویسنده :
مامان و بابای زیبای کوچک
16:38